• دوشنبه 3 دی 03

 وحید محمدی

شعر شهادت امام صادق علیه السلام -(باز از دعای مادر نام آشنای ما)

719

باز از دعای مادر نام آشنای ما
امشب بساط روضه به پا شد برای ما

خون گریه می کنند تمام ستاره ها
همراه چشم های زمین ، پا به پای ما

از بوی دود و آتش کوچه مشخّص است
بوی مدینه می دهد این گریه های ما

یک عدّه از سقیفه شبیه مغیره باز
خون کرده اند بر جگر مقتدای ما

با ریسمان و هیزم و آتش رسیده اند
تا که نمک زنند به زخم عزای ما

یک پیرمرد پای پیاده ! چه روضه ای !
خاکی به سر کنید از این ماجرای ما

شیخ الائمه و سر عریان عجیب نیست ؟
این ها شده است غصّه ی بی انتهای ما

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران