ماییم هم جوار تو یا حضرت رضا
پروانه ی مزار تو یا حضرت رضا
چون ذره بر مدار تو یا حضرت رضا
هر لحظه بی قرار تو یا حضرت رضا
داریم زیر سایه ات ارامش بهشت
بی معنی است در حرمت خواهش بهشت
آقای من سلام غریب غریب ها
درمانده ایم و دل زده ایم از طبیب ها
زخمی مشت واشده ی نا حبیب ها
لبخند توست پاسخ امن یجیب ها
ای قبله ی همیشه ی دستِ توسلم
با تکیه بر نگاه تو مستِ توکلم
در شهر با دعای تو باران گرفته است
مهر تو سایه بر سر ایران گرفته است
هر دل شکسته راه خراسان گرفته است
دلمرده بود زائرتان جان گرفته است
اینجا گدای ساده پر آوازه می شود
با هر زیارتی نفسش تازه می شود
اینجا شکسته بالی زائر سعادت است
هر قطره اشک واسطه ی استجابت است
عاشق تر آنكه خواهش جانش شفاعت است
سرمایه ی قیامت ما این زیارت است
با اینکه شهر از نفس افتاده در گناه
در زیر آسمان تو داریم سر پناه
یادش به خیر حال خوش بی گناهی ام
حالا که روسیاه جهان تباهی ام
از تو جدا نکرده مرا روسیاهی ام
یادت رفیق دوره ی بی تکیه گاهی ام
اذن ورود،اشک زلال است در حرم
رؤیای ناامید، محال است در حرم
با هر بهانه سمت حرم می کشانی ام
از لطف هم جواری تان آسمانی ام
مهرت چه نقش ها زده بر زندگانی ام
طی گشته پای آینه هایت جوانی ام
این اشک های داغ که فریاد بی صداست
با گونه های پنجره فولادت اشناست
زائر شدم دوباره جلال امام را
از من گرفته اشک مجال کلام را
آقا ببخش سادگی این سلام را
می خواهم از تو وعده ی حسن ختام را
عمریست از هوای هیاهو بریده ایم
از هر که غیر ضامن اهو بریده ایم
- یکشنبه
- 16
- تیر
- 1398
- ساعت
- 10:59
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسن کردی
ارسال دیدگاه