ای غبــار آستــانت، آبـروی اهــل قـم
داده زینت خاک زوارت بـه روی اهل قم
وصف تو محفل به محفل، گفتگوی اهل قم
روز و شب چشم عنایاتت به سوی اهل قم
آفتاب و ماه، تا در چـرخِ گیتیپرور است
سایۀ گلدستههایت بر سرِ اینکشور است
****
دخت موسایی و صد موسی مقیمِ طور توست
وسعت ملک خــدا، غـرق شعـاع نور توست
عصمت و تقوا و پاکی و شرف، منشور توست
قم اگر گردیده مشهور جهان، مشهور توست
نه فقط «موسیبنجعفر» را سرورِ سینهای
چـارده معصـوم را سـر تـا قدم آیینهای
نخل موسـای ولایت، بـر نـدارد مثل تو
بعـد زینب فاطمـه، کوثـر ندارد مثل تو
هفتمین بحر شرف، گوهر ندارد مثل تو
حجت هشتم، رضا، خواهر ندارد مثل تو
چارده خورشیدِ خورشید آفرین را کوکبی
بر سـر دست پدر، هم فاطمه، هم زینبی
****
ای به جان و پیکر پاکت، سلام فاطمه
بضعـه پیغمبـر اکـرم، تمــام فاطمه
از دهـانت ریختــه دُرِّ کـلامِ فاطمه
بر تو چون زهرا برازنده است، نامِ فاطمه
گفتگویت یاد از «امّ ابیهـا» میکند
تا رضا روی تو بیند، یاد زهرا میکند
****
خاک قم بالد که دارد نقشِ جای پای تو
وحیِ مُنزَل جوشد از گفتارِ روح افزای تو
میبـرد دل از امـامـان هُـدا، سیمای تو
تـا صـف محشـر ســلامالله بـر آبای تو
گـر جهان بـار دگـر «موسیبنجعفر» آورد
میتوان چون حضرت معصومه، دختر آورد
****
روی تو روی بهشت و خوی تو خوی بهشت
نی عجب کز سینهات بوی پـدر، بوی بهشت
قم شـده بـا مقـدم نـورانیَت، کوی بهشت
محو شد از ذهن اهل قم، هیاهوی بهشت
تا به سـوی قم تو را طی سفر، آغاز شد
یک در جنّت به خلق، از جانب قم، باز شد
****
شعلـۀ داغ پـدر بـر سینـه میزد آذرت
بود از هجر رضا سـوز دل و چشم ترت
حیف در سنّ جوانـی مثل زهرا مادرت،
بعد هفده روز پر زد مرغ روح از پیکرت
کس نداند آتش داغت به اهل قم چه کرد
با دل زار رضـا آن حجت هشتم، چه کرد
****
اهل قم کز مکتبت علم حـدیث آموختند
پای تا سر در عزایت چون شرار افروختند
دیده بر تابوت تو از چار جانب دوختند
روز تشییعت به یاد دفن زهرا سوختند
پیکر پـاک تـو را روز از زمیـن برداشتند
جسم زهرا را دل شب در لحد بگذاشتند
****
تربت پـاک تـو را مـادر زیـارت میکند
هم رسولالله، هم حیدر زیـارت میکند
هم رضا، هم موسیجعفر زیارت میکند
هر امـام و هـر پیـامآور زیـارت میکند
بارگاه قدس تو، برتـر ز عرش کبریاست
تا خدا دارد خدایی کعبه دلهای ماست
****
ای مـزارت کعبـۀ دل، تربتت، بیـتالحرام
تا تو را -یا فاطمه!- در شهـر قم باشد مقام
از خراسان میدهد هر صبح، خورشیدت سلام
گویـی از قبـر رضـا، بـر اهـل قم آید پیام:
هر که چون«میثم»به خاک این حرم صورت بهشت،
روز محشـر میشـود واجـب برای او بهشت
بهار امامت 4 - غلامرضا سازگار
- شنبه
- 25
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 14:19
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه