اینجا فروغ عشق و صفا موج میزند
نور خدا به صحن و سرا، موج میزند
.
اینجا که طور جلوه و سینای ایزدی ست
از هر کرانه نور خدا موج میزند
.
اینجا مطاف اهل زمین ست و آسمان
وز شهپر فرشته فضا موج میزند
.
لبیک از زبان اجابت توان شنید
در این فضا که نور دعا موج میزند
.
اینجا که رشگ هشت بهشت ست و هفت چرخ
از شش جهت فروغ ولا موج میزند
.
از جلوه جلال تو ای مظهر کمال
نور صفا در آینهها موج میزند
.
در کوی تو که ساحل امن ست و عافیت
دریای بیکران صفا موج میزند
.
ای کعبه امید که در بارگاه تو
نور امید در همه جا موج میزند
.
.
.
دستی به دستگیری دلها دراز کن
وین عقدهها ز کار دل خسته باز کن
.
.
.
ای مظهر شرافت و ای مایه حیا
ای بر سر عفاف و ادب سایه حیا
.
ای همدم عطوفت و ای همنشین مهر
ای زینت شرافت و پیرایه حیا
.
ای اسوه شرف که تو را پروریدهاند
هم مادر کرامت و هم دایه حیا
.
ای قله رفیع نجابت که بودهای
رکن عفاف و مکرمت و پایه حیا
.
هم زائران کوی تو، همپایه شرف
هم محرمان کوی تو همپایه حیا
.
ای مایه اصالت و سرمایه ادب
وی مایه محبت و سرمایه حیا
.
ما وصف خاندان شما خواندهایم و بس
در سوره کرامت و در آیه حیا
.
.
.
من تشنه زلال فروغ محبتم
خورشید من بتاب که در چنگ ظلمتم
.
.
.
ای گلشن کرامت تو باصفاترین
گلبوته عنایت تو دلگشاترین
.
ای گوهر عنایت تو در محیط فیض
رخشانترین، نفیسترین، پربهاترین
.
ای جلوه صفای تو در آب، موج زن
وی در میان آینهها دلرباترین
.
ای چشمه سار اشک تو در امتداد شب
جاریترین، زلال ترین، باصفاترین
.
ای خط سیر آه تو از فرش تا به عرش
وی کاروان اشک تو بی انتهاترین
.
ای قصه غریبی تو غربت آشنا
وی غصه مصیبت تو جانگزاترین
.
ای مادر کرامت و ای دختر شرف
ای خواهر عطوفت و ای باوفاترین
.
یک مدّ آه فاصله توست با دلم
سوگند میخورم به تو ای آشناترین
.
.
.
یک تیر آه دارم و در ترکش دل ست
آن هم مدام شعله ور از آتش دل ست
.
.
.
ای آستان تو حرم کبریا شده
وی خاک آستانه تو ماسوا شده
.
ای فرش آستانه تو، شهپر ملک
وی خاک راه تو به نظر کیمیا شده
.
ای کعبه امید خلایق که درگهت
رشگ منا و مروه ز سعی و صفا شده
.
ای زائر حریم تو در بارگاه قدس
مشمول فیض و رحمت بیمنتها شده
.
ای در تو مات چشم خدابین اولیا
آیینه تمام نمای خدا شده
.
رنگین کمان مهر به چرخ جلال توست
یا قامت سپهر به تعظیم تا شده؟
.
معصومه شفیعه تویی، اشفعی لنا
ای شهره در شفاعت اهل ولا شده
.
گویم مدیح تو که ز لطف تو تاکنون
بر روی من هزار در بسته واشده
.
گلهای طبع من ز نسیم عنایتت
خرم شده شکفته شده، دلربا شده
.
تا بارگاه تو حرم اهل بیت باد
ما را اگر غمی ست غم اهل بیت باد
.
- یکشنبه
- 23
- تیر
- 1398
- ساعت
- 11:3
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد علی مجاهدی
ارسال دیدگاه