• دوشنبه 3 دی 03


مدح و میلادیه حضرت امام رضا علیه السلام -(شکوه ها دارم بدل از گردش چرخ ستمگر )

647

شکوه ها دارم بدل از گردش چرخ ستمگر 
کز فراق روی یاران بر دلم افکنده اخگر 
کرده توشم بر فراق و هجر یار نازنینی 
سرو قدّی،خوش خرامی،مهر روئی،ماه منظر 
آب شد جانم ز هجرانش چنان شمعی ز آتش 
سوختم از سوز عشقش همچنان عودی به مجمر 
همچو آن مرغم که او را سنگ طفلان بشکند پا 
مانم آن پروانه را کز شمع سوزان سوزدش پر 
ای صبا افتد اگر روزی گذارت کوی جانان 
این پیام از ما رسان بر آن نگار سیم پیکر 
آخر این شام فراقت را بُودَ صبح وصالی؟ 
یا بسان آرزوها فرقتت را نیست آخر 
آری آری آرزوی آدمی را نیست پایان 
شاه باشد یا گدا بی پا و سر یا صاحب افسر 
راحتی جستن خطا باشد ز دنیای دنی هان 
کی شود ایمن ز طوفان کشتی بشکسته لنگر 
عزت دارین اگر خواهی بهل دنیا و اهلش 
رو بنه بر آستان زاده موسی بن جعفر 
اصل ایمان،آیت یزدان،پناه انس و هم جان 
حجّت ثامن،شه ضامن،خدیو بحر و هم بر 
آنکه از نور جبین تابناک و دلفروزش 
میکند کسب ضیا ماه مُنیر و مهر انور 
حاکم حکم قضا آنکو ملقّب شد رضا را 
آمر امر قَدَر همنام با ساقی کوثر 
چون نبی اندر ملاحت،همچو حیدر در شجاعت 
خو حسین و رو حسن،عصمت ز زهرای مطهّر 
زهد سجّادیّ و فرّ باقری در وی هویدا 
صادقی علم و پدر حلم و شفیع روز محشر 
فخر شاهان همه عالم گدائی درِ او 
رشگ فردوس برین صحن و سرای آن فلک فر 
زائر قبر ورا کرّوبیان از شوق خادم 
عارف قدر ورا قدّوسیان از ذوق چاکر 
ای مه برج ولایت،ای دُر دُرج امامت 
ایکه از فرش حریمت عرش گیرد زیب و زیور 
ای ملیک عزّ و تمکین،وی پناه ملک و آئین 
از تو دارد مذهب و دین و تا قیامت شوکت و فر 
ای که هم حجّ فقیرانیّ و سلطان غریبان 
وی که هم معنای ایمانی و هم منظور داور 
ای دریغا با چنین جاه و جلال و عزّت و شان 
شد مصمم از پی آزار تو خصم بد اختر 
کرد مسمومت اگر خصم ستم گستر عجب نیست 
دیده خفّاش نبود شاهد مهر منوّر 
ای امام دادگر ای دادخواه مستمندان 
وی پناه انس و جان و در گنج حق یکدانه گوهر 
گوشۀ چشمی شها از مرحمت سوی #حزین کن 
با جمیع دوستان پائین پای تو نهد سر 

  • دوشنبه
  • 24
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران