باز این مرغ دلم نغمه سرایی می کند
پر زنان در اوج شادی خود نمایی می کند
.
موسم وصل نگار مهربانم آمده
بر سر کویش مسیحا جان فدایی می کند
.
شمس شد محو تماشای رخ شمس الشموس
انجم و افلاک در پیشش گدایی می کند
.
مادرش زهراوجدش خاتم پیغمبران
حجت الله است او کارخدایی می کند
.
هردلی رادر زدم نام رضا آمد به گوش
درکجاشاهی چنین فرمانروایی می کند
.
ای که سوزی روز وشب در آرزو ی کربلا
بوسه زن بر آستانش کربلایی می کند
.
سر دل را فاش هرگز پیش نا اهلان مکن
رو به شاه طوس کن مشکل گشایی می کند
.
نیست ازشاهان عالم مهربانتر غیر او
می پذیرد بنده اش را گر خطایی می کند
.
یوسف مصری گرفتار کمند زلف اوست
از جمیع دلربایان دلربایی می کند
.
ساقی میخانه ی عشق است وشرط عاشقی
جرعه نوشان سبویش را ولایی می کند
.
«فاتحا» روز جزا دامان شاه طوس گیر
ضامن آهو تورا جنت سرایی میکند
- چهارشنبه
- 26
- تیر
- 1398
- ساعت
- 12:5
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین فتاحی
ارسال دیدگاه