من وکوی صفای تو
ضریح وصحن وسرای تو
به جان زهرا ز کودکی
شده ام مبتلای تو ( 2 )
.
به خدا من عاشق رویت
مستم از مینای سبویت
آبرویم ز آبرویت
یا رضا یا رضارضا ( 2 )
.
.
.
دل خودرا گره زدم
به پنجرت تو مکن ردم
به جان زهرا خجالتم
ز گناهانِ بی حدم ( 2 )
.
شده عشقت رکن واصولم
لا حبیبی انت و لا لم
به غلامی بکن قبولم
یا رضایارضارضا ( 2 )
.
.
.
پای دل شد عازم تو
منم غلام دائم تو
بده اجازه تا بشوم
خاک پای خادم تو ( 2 )
.
خوش به حال کبوترانت
سنگ دیوار وآستانت
جان به قربان خادمانت
یارضایارضارضا ( 2 )
.
.
.
`هاتف” تو فدای تو
دلش گرفته برای تو
قسم به عشق تو میکند
زندگی درهوای تو ( 2 )
.
شده عشق توآبرویش
پر کن از عشق خود سبویش
کربلاگشته آرزویش
یارضایارضارضا ( 2 )
.
.
.
- دوشنبه
- 31
- تیر
- 1398
- ساعت
- 11:38
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
سعید حضرتی (هاتف)
زینب