خدا نگهدار ای شبای عاشقی
من موندم و نالایقی
مُعترفم با گریه بر حقایقی
باید دلم رو زائر بهار کنم
رَوونه سوی یار کنم
میری(رفتی) من از فِراق تو چیکار کنم
سلام ما رو برسون به دلدار
دلم شده به عشق تو گرفتار
ماه رمضون میری(رفتی)خدا نگهدار
خداحافظ...
وقت وداع با ناله و شور و نوا
می اُفتم از اشک و بُکا
یادِ وداعِ اون غریب کربلا
با گریه و با سوز سینه خواهرِش
به پیش چشم مادرش
بوسه زده زیر گلوی دلبرش
بیایْد همه گریه کنیم با مادر
برای اون سرِ جدا زِ پیکر
تو قتلگاه میزنه ناله خواهر
ثارَالله...
- دوشنبه
- 31
- تیر
- 1398
- ساعت
- 20:46
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه