من که ستاره ای به سپهر پیمبرم
دلداده ی امامتم و عبد داورم
سَیّد محمد هستم و نور دلِ علی
از نسل آسمانیِ زهرا و حیدرم
جانم حسن تَرَنّمِ روز و شب من است
باشد گُواهِ این سخنم دیده ی ترم
هر چند ازو بزرگترم از لحاظِ سِن
چشمم بُوَد تُرابِ قدوم برادرم
فرزند کعبه هستم و با شوق بندگی
در راهِ حج بُرون شده جانم ز پیکرم
همچون پدربزرگْ به یادِ مدینه ام
گریانِ داغ محسن و غمهای مادرم
از جدّ خویش راویِ یَبن الشّبیبم و
مرثیه خوانِ کشته ی عطشانِ بی سرم
آه از زمانِ حمله ی دشمن به خیمه ها
آتش گرفته ی غم جانسوز معجرم
آه از دمی که پشت سر نیزه دار ها
بودند شمر و حرمله همراه با حرم
- سه شنبه
- 1
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 14:28
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه