نورانی گشته امشب این عزاخانه
خوش آمدی بابا به کنج ویرانه
می بوسمَت
ای کشته عطشان،با حال پریشان،وَ دیده ی گریان
یا ابتا
بابا حسین جانم...
جاری شد از چشمم اشک دانه دانه
تسلای من شد ضربِ تازیانه
ببین بابا
اسیر غمهایم،غریب و تنهایم،شبیه زهرایم
یا ابتا
بابا حسین جانم...
- پنج شنبه
- 3
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 12:54
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه