• سه شنبه 15 آبان 03


در ولای علی (ع) -(ای که دارم به سر از عشق تو سودای دگر )

684

ای که دارم به سر از عشق تو سودای دگر 
داده بر زندگیَم مهر تو معنای دگر 
هستم از روز ازل گر چه ز صهبای تو مست 
نا امیدم مکن امروز ز صهبای دگر 
روز و شب در همه جا ورد زبان من علیست 
عاشقم بر تو نه بر دلبر رعنای دگر 
رخ خود را بنما جان و دلم را بستان 
که جُز اینم به جهان نیست تمنّای دگر 
به غلامی تو قبولم بکنی یا نکنی 
می ندارم بخدا غیر تو مولای دگر 
هر کسی را که بدل دیدۀ بیناست علی 
از سر کوی تو هرگز نرود جای دگر 
من گدائیّ درت را که به از سلطانیست 
دارمش دوست ز هر منصب والای دگر 
داده از روز ازل دل بتو تا اینکه «فگار» 
ندهد چون دگران دل به دل آرای دگر 

  • پنج شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 14:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران