با شال عزا مردم ميان
حرم امام هشتم ميان
همه با دل تلاطم ميان
يا امام رضا ٢
سينه زنا براي تعزيت
برا جوونت با اين نيت
همگي دارن عرض تسليت
يا امام رضا ٢
غريبونه
با لباي خشك توي خونه
خونه اي كه شبيه زندونه
جوونتو كشتن
روي خاكا
ميون يه حجره اي تنها
آقا مثل مادرت زهرا
جوونتو كشتن
شده تو آسمون عزا
واويلتا واويلتا ٢
هرچي كه صدا ميزد پرم
داره ميسوزه تو جگرم
داره ميبينه منو مادرم
خنديدن بهش
يا امام رضا
جلوي چشاي مادرش
تا بسوزه بيشتر جگرش
ظرف آب و ريخت دو رو ورش
خنديدن بهش
يا امام رضا
جلو چشماش
چقده كه ولوله كردن
كنيزك ها هلهله كردن
اللهي بميرم
جوونت رو
غريب گير آوردنش آقا
تو سايه نبردنش آقا
اللهي بميرم
چه داغي شد توي دلا
واويتا واويلتا ٢
تا كشيدنش نامردما
غريبونه زير آفتاب آقا
بالا سرش اومدن كفترا
سايه بون شدن
يا امام رضا
ديگه رو پرش آفتاب نخورد
آقا حنجرش آفتاب نخورد
چشاي ترش آفتاب نخورد
سر به نِي نشد
يا امام رضا
ولي آقا
سه روز و دو شب روي خاكا
غريبونه زير آفتابا
نور چشم زهرا
جلو چشم
خواهرش و دخترش آقا
سرشو زدن روي ني ها
جلو چشم زهرا
چه كربلا چه نينوا
واويلتا واويلتا ٢
صلوات الله عليهم اجمعين
لعنة الله علىٰ اعدائهم اجمعين
التماس دعا
- دوشنبه
- 7
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 9:37
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه