شعر تازه آیتالله صافیگلپایگانی برای امام رضا (ع)
باز آمدم به طوس، به شهر و دیار دوست
شهر شهادت و حرم مشکبار دوست
شهرى که هست قبـله عشّاق و عارفان
شهرى که هست مشتهر از اشتهار دوست
شهر وفا و طور لقاء مشهد رضا
دارد شرافت از شرف و اعتبار دوست
ز آن طوس گشته شهره آفاق کاندر آن
گردیده دفن، پیکر پر افتخار دوست
میسوختم ز آتش سوزان هجر او
شُکر آن که باز، کرد نصیبم جوار دوست
آب حیات و عمر ابد کی برابر است
با دولت حضور دمى در کنار دوست
امر جهان و نظم امور جهانیان
ز امر خدا است در کف با اقتدار دوست
صف بستهاند خیل ملائک به احترام
در روضه مقدس گردون مدار دوست
ما را سخن ز بیش و کم و هست و نیست، نیست
بگزیدهایم خط و ره اختیار دوست
من کیستم که در ره او جان فدا کنم؟
جانم فداى آن که بود جان نثار دوست
جود و گذشت و مردى و ذرهپرورى
رحم و وفا و مهر و کرم هست کار دوست
تنها نه خاکسار در دوست گشتهام
من خاکسارم آن که بـود خاکـسار دوست
در کفشدارى حرم شاه دین رضا
من کفشدار آن که بود کفشدار دوست
سروده ایت الله صافی گلپایگانی
- چهارشنبه
- 21
- مهر
- 1389
- ساعت
- 15:29
- نوشته شده توسط
- سعيد رضايي
س
خيلي زيباست متشكرم بهره بردم.
خدا بزرگان دين را در مقامات عاليه باقي بداراد ! یکشنبه 17 مهر 1390ساعت : 01:26