بضعهٔ زهرا به کوفه جلوهٔ شیر خدا کرد
ذولفقارِ نُطق زینب،کوفه را کرببلا کرد
صبر را شرمنده کرده
کربلا را زنده کرده
آه و واویلا، واویلا
پایهٔ کاخ ستم از نُطقِ زینب گشته لرزان
راس ثارُالَّه بخواند بر فراز نیزه قرآن
ای گُل و ریحان زینب
قاری قرآن زینب
آه و واویلا، واویلا
ای هلال لاله گونم بشنو از ما آه و ناله
جمله ای حرفی بزن با این گُل یاس سه ساله
او تو را مجنون و شیداست
روی ماهش مثل زهراست
آه و واویلا، واویلا
من که بر بندِ غم تو، تا صف محشر اسیرم
آرزو دارم زِ رویت، یا اخا بوسه بگیرم
کن نظر ای نور دیده
قامتم از غم خمیده
آه و واویلا، واویلا
- یکشنبه
- 13
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 10:33
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه