• پنج شنبه 6 دی 03


زبانحال حضرت امام محمد باقر علیه السلام -(از کودکی در محنت و رنج و بلا بودم )

827

از کودکی در محنت و رنج و بلا بودم 
همراه زین العابدین در کربلا بودم 
باقرالعلومم مسمومم مظلومم 
با چشم خود دیدم حسین تنها و بی یار است 
بر مرکب شاه زمان خواهر جلودار است 
اهل حرم بر حال او از دیده خونبار است 
شاهد بر آن درد و غمِ بی انتها بودم 
با چشم خود دیدم که او افتاده در میدان 
فرزند ختم المرسلین گشته به خون غلطان 
آماده گشته میزبان بر غارت مهمان 
من شاهدِ غارت در آن خیمه سرا بودم 
دیدم که آتش بی امان در خیمه افتاده 
بر خاک خیمه دختری لب تشنه جان داده 
صورت امامِ ساجدین بر خاک بنهاده 
شاهد بر آن سوزِ دل و حالِ دعا بودم 
دیدم سری بر روی نی در ذکر قرآن است 
دیدم هلالِ فاطمه در هاله پنهان است 
زینب ز دیدارش به نی زار و پریشان است 
شاهد بر آن شور و غم و آه و نوا بودم 
دیدم ز بام خانه ها اهل تماشا را 
سنگ جفا بر دستشان خنده به لبها را 
شد شهر کوفه کربلا اولاد زهرا را 
در حیرت از سنگینیِ جور و جفا بودم 
شد شام دیگر روزها در شام ویرانه 
کنج خرابه از جفا شد بهر ما خانه 
خُفتند بی آب و غذا طفلان غریبانه 
من شاهد آن عدّۀ بی اَقرَبا بودم 

  • دوشنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



سید علی اکبر دهقان نیری

این شعرهرچندزیباست ولی مشاهدات امام باقردرکربلا وکوفه وشام را اشاره کرده است ازشهادت ویا مدح ومنقبت امام باقرحتی یک کلمه ویک بیت ومصرع هم اشاره نشده ومناسب شبهای شهادت نیست

سه شنبه 15 مرداد 1398ساعت : 07:00

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران