بند اول
میسوزه تموم تن من
غریبم غریبم غریبم
دم آخری روضه خونه
غم شاه شیب الخضیم
منم یادگار غم و درد
که از غصه لبریزه آهم
دم آخری روضه خونم
که من راویِ قتلگاهم
دیدم خنجرو گذاشت
روی حنجر حسین
نامرد از قفا بُرید
لب تشنه سر حسین
ای کاش (نمیدیدم)۳
بند دوم
من هیچ موقع یادم نمیره
توی کربلا قحط آب و
خودم توی خیمه شنیدم
صدا ناله های رباب و
هنوز یادمه که لالایی
میخوند با دل زار و مضطر
خودم بودم اونجا و دیدم
زدن تیر به حلقوم اصغر
دیدم حنجر و برید
دیدم حیرت حسین
دیدم خون اصغرو
روی صورت حسین
ای کاش (نمیدیدم)۳
بند سوم
چهار ساله بودم که رفتم
با عمه منم به اسارت
هنوز یادمه که به ما و
به عمه میکردن جسارت
هنوز یادمه خنده هاشون
امون از نامردای شامی
هنوز یادمه مارو بردن
تو بزم شرابِ حرامی
دیدم چوب خیزرون
میزد به لب حسین
شنیدم من ناله ی
یارب یارب حسین
ای کاش (نمیدیدم)۳
۱۳۹۸/۵/۱۳
- چهارشنبه
- 16
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 9:56
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه