#حضرت_مسلم_شهادت
#مسلمیه
به کوفه نیست صفایی خدا کند که نیایی
الا که خون خدایی خدا کند که نیایی
به طوف بیت خدایی؟به وادی عرفاتی؟
به مروه یا که صفایی؟ خدا کند که نیایی
دعا برای تو کردم با همین لب پاره
الا که روح دعایی خدا کند که نیایی
ببین که خون به دلم من زروی تو خجلم من
نوشته ام که بیایی خدا کند که نیایی
ببین که کوفه دو رنگ است به دستشان همه سنگ است
چه عهدی و چا وفایی؟خدا کند که نیایی
میار اصغر خود را که جای طفل تو دارم
برای تو دو فدایی خدا کند که نیایی
به کوچه ها همه فکر مخدرات تو هستم
به کوفه نیست حیایی خدا کند که نیایی
تمام غصه ام این است خواهر تو نبیند
به زیر تیغ جفایی خدا کند که نیایی
تمام غصه ام این است خواهر تو نبیند
مرمل بِ دمایی خدا کند که نیایی
تمام غصه این است بر تنت نگذارند
نه پیرهن نه ردایی خدا کند که نیایی
شنیده ام که یک عده نعل تازه خریدند
برای عقده گشایی خدا کند که نیایی
به کوفه نیست به غیر از تنور خانه خولی
برای راس تو جایی خدا کند که نیایی
علی اصغر تو طاقت سه شعبه ندارد
اسیر حرمله هایی خدا کند که نیایی
امان زشام غریبان امان زخیمه سوزان
چه آتشی چه بلایی خدا کند که نیایی
تمام غصه ام این است دختر تو نبیند
میان تشت طلایی خدا کند که نیایی
#عبدالحسین
.
- شنبه
- 19
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 8:22
- نوشته شده توسط
- عبدالحسین
- شاعر:
-
عبدالحسین میرزایی
ارسال دیدگاه