• دوشنبه 3 دی 03

 آرمان صائمی

شهادت حضرت مسلم عليه السلام -(سر شب بود مردم كوفه)

546

سر شب بود مردم كوفه
همه درخانه هايشان رفتند
يك نفر هم نماند از آن ها
همه بى نام و بى نشان رفتند
-
باورت مى شود عزيزدلم
عده اى با سه سكه برگشتند
 برق اين سكه ها كه بيشتر شد
دشمنان تو بيشتر گشتند
-
همه آنها كه تشنه ات بودند
تشنه ى خون اكبرت هستند
قصد دارند سر تورا ببرند
تشنه ى خون حنجرت هستند
-
خسته ام..تشنه ام..فداى سرت
تو فقط فكر كاروانت باش
نكند غصه ى مرا بخورى
تو فقط فكر دخترانت باش
-
سيدى!از تو خواهشى دارم
چشم و گوشت به خواهرت باشد
التماس مى كنم كه بردارى
زرهى قد اصغرت...باشد؟؟
-
بدنم مثل بيد مى لرزد
گفتنش هم چقدر دشوار است
سيدى بيشتر مواظب باش
چشم اينها پى علمدار است
-
حرمله شرط بسته با خولى
كه ابالفضل را زمين بزند
قصد دارد در علقمه آقا
تير بر چشم مه جبين بزند
-۹۸/۵/۱۹

  • شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 9:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران