• سه شنبه 15 آبان 03


اشعار ولادت امام رضا(ع)،(خورشید برای احترام و پابوس)

2548

خورشید برای احترام و پابوس
سپیده دم رد میشه از شهر طوس
کنار نور پر فروغ گنبد
مثل یه شمعه یا مثه یه فانوس
غبار چلچراغاش و می گیرند
خادما با پرِ لطیف طاووس
هر که نشد غبار راه حضرت
میشه تموم عمرش آه و افسوس
پنجره فولادش دارالشفائه
هیچ کسی از اینجا نمیره مأیوس
صدای نقاره خونش بلنده
خاموشه هر چی کلیسا و ناقوس
امام رضا الهی من فدات شم
فدای تک تک کبوترات شم
چلچراغاش که داره رنگ الماس
پره حرم از عطر و بوی احساس
جوونه می زنه توی نگامون
زلال اشک مثل یه غنچة یاس
من نشدم اونی که تو می خواستی
ولی شما همونی که دلم خواس
دور و بر سقاخونه اش به قرآن
یادم میاد صفای کف العباس
بگیر برات کربلات و امشب
اگه جایی برات بدند همین جاس
بگو که هر چی هم بگی باز کمه
بگو با اشک چشم و با التماس
امام رضا الهی من فدات شم
فدای تک تک کبوترات شم
شاعر :یوسف رحیمی

 

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 4:41
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران