رضا قرآن ناطق پیکر عشق
رضا رضوان وبحر کوثر عشق
که نامش بر زبان اهل عـا لم
به عالم همچو او را مفخر عشق
سرا پا تارو پودش نور یزدان
که او اولگوی خوبان سرور عشق
سرودم آسمان را در مقــا مش
غریـب آشنا را یــــا و ر عــــشق
زیا رتگا ه او حــــج فـقـیـران
هـمه رحمت بگـیرند از در عشق
تما م زائران از وی بخواهــند
ضمان نا رشا ن در محشر عشق
هر آنکس رو کند بر قبله هفت
نمازش می رود بر محضر عشق
شب مشهد به عـطـر او مـزین
رضا را همچو تاجی بر سر عـشق
که خاک پای او سرمه ملک را
به باغ مصطفی گـل پرور عـشق
دل مستی چو (خا دم) در بر او
رضا آبش دهد از کـوثر عشق
شاعر:خادم گمنام
- چهارشنبه
- 29
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 5:2
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه