بارونیه ، تموم سال
واسه تو چشمای ترم
روزی گریه کردن و
مدیون شیر مادرم
بزرگم کرده ، پای روضه هات
شدم خونه زاد ، تو و کربلات
دعا کن بشم من ، یه روزی فدات
حسین آقام (۴)
الهی که ، خیر ببینه
هر کی دعا ، کرده برام
این نوکری ، مو مدیون
دعاهای ، امام رضام
آقایی که می گفت ، به ابن الشبیب
که جدم رو کشتن ، تو شهر غریب
یه عده حروم زا ، ده ی نانجیب
حسین آقام (۴)
آرزومه ، یه بار دیگه
صحن و سرا ، تو ببینم
تو خواب یه ساله زائر
پیاده ی ، اربعینم
می بینم که بازم ، می گیرم برات
شب اربعینم ، تو ایوون طلات
می خونم زیارت ، تو صحن و سرات
حسین آقام (۴)
- سه شنبه
- 22
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 11:54
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
اصغر چرمی
ارسال دیدگاه