میرَوَد قافله به سوی وعدهٔ دیدار
تا شود مَحرم و مُحرِم حریمِ دلدار
رزق این ها شهادت و اسارت
کار دشمن جنایت و جسارت
یا حسین یا حسین مظلوم حسین جان...
آهِ اهل زمین و سَما با سوز و ناله است
بِین این کاروان یکی دخترِ سه ساله است
کاش او نبیند سوز و شرر را
بین طشت طلا سرِ پدر را
یا حسین یا حسین مظلوم حسین جان...
روزی این کاروان کند رَجعَت به مدینه
با امام سجاد،با رباب و با سکینه
با دلی غصّه دار و زار و غمگین
نزد زینب بُوَد لباس خونین
یا حسین یا حسین مظلوم حسین جان...
- چهارشنبه
- 23
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 11:55
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه