غربته كوفه ، نفسمو ميگيره
برگرد مدينه ، آقا نگو كه ديره
داري كجا مياي
ميبيني عذاب
داري كجا مياي
اونم با رباب...
آه ، دلم ميگيره
كوفه اس شبيه زندون
ميسوزم و تو فكرِ
شير خوارتم آقاجون
حسين نيا به كوفه
كوفه وفا نداره
كوفي بي مروت
شرم و حيا نداره
حسين نيا به كوفه
تا ديدم آزار ، بد جوري دلم ريخت
تو كوچه بازار ، بد جوري دلم ريخت
پُره سنگه آقا
پشتِ بامشون
نميشه آقاجون
ناموس سرشون
من ، كه مَردَم آقا
تو كوفه شد چشام خيس
آقا نيا به كوفه
كه جاي زينبت نيس
حسين نيا به كوفه
كوفه وفا نداره
كوفي بي مروت
شرم و حيا نداره
حسين نيا به كوفه
بي رحمي و من ، ميبينم تو نگاشون
قولِ يه معجر ، دادن به دختراشون
تمومِ ترسِ من
اينه دخترت
بشه قدش كمون
مثلِ مادرت
آه ، چشام ميباره
آقا بگو نياره
از مدينه با خودش
خلخال و گوشواره
حسين نيا به كوفه
كوفه وفا نداره
كوفي بي مروت
شرم و حيا نداره
حسين نيا به كوفه
صلوات الله عليهم اجمعين
لعنة الله علىٰ اعدائهم اجمعين
التماس دعا
كربلا - ذي الحجة ٩٨
- چهارشنبه
- 23
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 14:22
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه