روضه های مدینه شد
زنده میون کوچه ها
تو رو بجون مادرت
پسر عمو كوفه نيا
نوشتم برات ، چشم براه تو هستن
میا کوفه که ، خيلى نامرد و پستن
توى كوچه ها ، دست مسلم و بستن
میا کوفه (۴)
باد صبا پيام من
رو به امامم برسون
شمشير و نيزه يه طرف
امون از اين زخم زبون
همه دشمن ، خونى حيدرن
دارن آبروى ، من و مى برن
به فكر النگو و انگشترن
ميا كوفه (٤)
تنهايى دارم از الان
واسه تو روضه مى گيرم
چشمم به اين آب مى خوره
از داغ اصغر مى مى رم
نيا نقشه دارن براى اسارت
مى ترسم بشه خيمه گاه تو غارت
طمع دارن اينا به پيرهن پارت
ميا كوفه ٤)
- پنج شنبه
- 24
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 15:21
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
اصغر چرمی
ارسال دیدگاه