((در این مدت جای شعر فقط بغض بود که شاید کمی
تسکینم می داد ، دل و دماغ شعر گفتن نداشتم
ولی برای اینکه کمی ، فقط کمی دعوت دوستان
شاعر متعهدم رو که به مرام و معرفتشون غبطه
می خورم رو لبیک گفته باشم چندرباعی تقدیم
میکنم به بزرگمردی که جز شعر ثروتی ندارم
که در برابر عظمتش پیشکش کنم...))
((رباعی اول))
دادی تو نشان به ما کَرَم را ای مرد
معنای مدافعِ حرم را ای مرد
ای کاش به‌جای یک رباعی می شد
تقدیم کنم به تو سَرم را ای مرد...!
.
.
محسن کاویانی
شهید محسن حججی
??????????
((رباعی دوم))
یک آینه در برابرِ تیغ گذاشت
داغی ابدی بر جگرِ تیغ گذاشت
حیثیتِ مرگ را به بازی که گرفت
خندید و سپس سربه سرِ تیغ گذاشت!
.
.
محسن کاویانی
شهید محسن حججی
??????????
((رباعی سوم))
او سرخ ترین خاطره ی مُردادیست
آزادگی اش ارثیه ی اجدادیست
محسن که عقیقِ یَمَنی شد ، بی شَک
اشکِ پدرش دُرِّ نجف آبادیست!!!
.
.
محسن کاویانی
شهید محسن حججی
??????????
((رباعی چهارم))
با اینکه نرفته مکّه حج را ز بَر است
چون خدمتِ خلق از مِنا ناب تر است
این بیتِ مرا هجا هجا کُن حاجی
حَجِ حُجَجی ز حَجِ حُجّاج سَر است...!
.
.
محسن کاویانی
شهید محسن حججی
??????????
((رباعی پنجم))
ترسی به دل از خطر ندارد این مرد
در معرکه ها سپَر ندارد این مرد
تا قصه به سَر رسید دیدیم همه
سَردار شده ست و سَر ندارد این مرد!
.
.
محسن کاویانی
شهید محسن حججی
??????????
((رباعی ششم))
جانِ حُجَجی بیا خیانت نکنیم
مثلِ خودِ او شویم و غفلت نکنیم
این جمله ی ساده اش مرا کُشت که گفت:
آموخته ام (( #زود_قضاوت_نکنیم ! ))
.
.
محسن کاویانی
شهید محسن حججی
??????????
((رباعی هفتم))
یک شمر درونِ عکس و یک محسن بود
هرچند که شمر از خطر ایمن بود
اما بخدا میانِ آن دو در عکس
تشخیصِ اسیر عجیب ناممکن بود!!!
.
.
محسن کاویانی
شهید محسن حججی
- شنبه
- 26
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 10:18
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن کاویانی
ارسال دیدگاه