نامه نوشتم که اگه بیایی
تمومه این فصل غم و جدایی
ببخش اگه خطا نوشتم آقا
کوفه نکرد به مسلمت وفایی
اگه به فکر دخترایی
نیا حسین(۳)
اگه به فکر معجرایی
نیا حسین(۳)
اگه به فکر خواهرایی
نیا حسین(۳)
این آخرین سلام مسلمه خداحافظ
این آخرین کلام مسلمه خداحافظ
این آخرین پیام مسلمه خداحافظ
خداحافظ حسین جانم
دوباره تو تاب و تبم حسین جان
اسم توه ذکر لبم حسین جان
گریه ی من برای بچه هام نیس
دل نگران زینبم حسین جان
کوفه هزار حرمله داره
نیا حسین(۳)
اگه سه شعبه رو بیاره ...
نیا حسین(۳)
داغتو رو دلا می ذاره
نیا حسین(۳)
این التماس آخر منه میا کوفه
نوای قلب مضطر منه میا کوفه
صدای بغض حنجر منه میا کوفه
خداحافظ حسین جانم
فکر اسارت حرم عذابه
دلم برای دخترات کبابه
تموم این حرفا درسته اما
دل نگرونیم واسه ی ربابه
اگه به فکر اصغری پس
نیا حسین(۳)
دل نگرون مادری پس
نیا حسین(۳)
تو فکر نیزه و سری پس
نیا حسین(۳)
سرم فدا سرت حسین من خداحافظ
فدای حنجرت حسین من خداحافظ
فدای اکبرت حسین من خداحافظ
خداحافظ حسین جانم
- شنبه
- 26
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 10:55
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
وحید محمدی
ارسال دیدگاه