یا حسین بعدِ چهل روز،سختی و ظلم و جسارت
دیدگان بگشا و بنگر زینب آمد از اسارت
در فِراقت روضه خواندم
من پیامت را رسانم
آه و واویلا، واویلا
بی تو ای فرزند زهرا رنج ها بر جان خریدم
سَروْ گونه رفتم اما چون هلال از غم خمیدم
وای از اَغیارِ کوفه
مَجلس و بازار کوفه
آه و واویلا، واویلا
شد شکسته از کبوتر در هَیاهوی ستم بال
این چهل روزه به زینب طی شده همچون چهل سال
در رَهِ دین ای یگانه
خورده ام من تازیانه
آه و واویلا، واویلا
از رُخ چون آفتابت شرمسارم ای حسین جان
دختر دردانهٔ تو مانده جا در کنج ویران
عاشقی را او نشان داد
بسکه بابا گفت جان داد
آه و واویلا، واویلا
- پنج شنبه
- 31
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 9:57
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه