آه و واویلا صد آه و واویلا
وا مصیبت از ، شام ماتمها
وا مصیبت از این روضهٔ غمبار
زینب کبریٰ ، بر سرِ بازار
دور سر ها شاد و صف زنان بودند
پای هر نیزه ، کف زنان بودند
خونِ دل آید از پیکر نیزه
هیجده خورشید ، بر سر نیزه
ناگهان یِکجا خون شد دل زهرا
لعنتِ حق بر ، آن یهودی ها
بِینِ طشت زر ، یک سر وَلی پرخون
وا مصیبت از ، بزم آن ملعون
- پنج شنبه
- 31
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 10:59
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه