• سه شنبه 15 آبان 03


ورود ماه محرم -(اگر خواهی ز مُلک دل، برآری لشکر غم را )

1641

اگر خواهی ز مُلک دل، برآری لشکر غم را 
بکش چون صبح صادق، بی تحمل یک نفس دم را 
مبین در سرفرازی ذرّه ای وی را به چشم کم 
که جا در دیدۀ خود می دهد خورشید، شبنم را 
اگر در دست احسان، مرهم دلها نمی گردی 
به خُلق خوش تسلّی ده دمادم، خلق عالم را 
گنه را خوار مشمارید کز یک ترک اولی ای 
ز باغ روضۀ رضوان، برون کردند آدم را 
اگر خواهی که در محشر، لبت خندان بُوَد چون گل 
به غفلت مگذران بی گریه، ایّام محرم را 
دمی از تشنگی اصغر بی شیر، یاد آور 
ز ابر دیده جاری کن به رخ، سیلاب ماتم را 
فغان کن از جفای ساربان اهرمن طینت 
که از کلک سلیمان زمان، بگرفت خاتم را 
به چشم شاه مظلومان، جهان تاریک شد آندم 
که از دوش علمدارش، نگون کردند پرچم را 
بنازم غیرت عباس ، کز شمشیر اهل کین 
ز بازو شد جدا دستش به ابرو هم، نزد خم را 
ز زین چون زاده زهرا به خاک افتاد، گردون گفت 
فکندی بر زمین، قوم ستمگر، عرش اعظم را 
جدا رأس شه دین از قفا، چون شمر ملعون کرد 
گریبان چاک و دامن گیر جنّت ساخت آدم را 
ز خاطر، کی رود #شامل غم سلطان مظلومان 
کنم با گریه جاری از دو چشم خویشتن یم را 

  • پنج شنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران