بر زمین دست و عَلَم افتاده – ساقی گلها تشنه جان داده
شد علمدارم فدایی – ئای از این داغ جدایی
ای برادر یا اباالفضل
****
تو به خون خفتی اندر این صحرا – من شدم تنها بین دشمن ها
شد علمدارم فدایی – ئای از این داغ جدایی
ای برادر یا اباالفضل
****
در کنار تو با خمیده قد – مادرم جای مادرت آمد
شد علمدارم فدایی – ئای از این داغ جدایی
ای برادر یا اباالفضل
****
فرق تو بشکست مثل قد من – خنده بر اشکم می زند دشمن
شد علمدارم فدایی – ئای از این داغ جدایی
ای برادر یا اباالفضل
****
من به قلبم آه تو به چشمت تیر – از حرم خیزد آه عالم گیر
شد علمدارم فدایی – ئای از این داغ جدایی
ای برادر یا اباالفضل
****
با چه حالی در خیمه بر گردم – از دل زینب با خبر گردم
شد علمدارم فدایی – ئای از این داغ جدایی
ای برادر یا اباالفضل
****
می شود بی تو خیمه ها غارت – وای از این ماتم آه از این غربت
شد علمدارم فدایی – ئای از این داغ جدایی
ای برادر یا اباالفضل
****
- شنبه
- 2
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 11:33
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حاج محمد نعیمی
ارسال دیدگاه