پایم، سرم، تمام تنم درد می کند
من را لگد زدند، کمرم درد می کند
زیر کتک همینکه بگفتم پدر پدر
سیلی زدند مرا، دهنم درد می کند
از بس که زجر موی مرا هرطرف کشید
مویی نمانده، کل سرم درد می کند
رنگ بنفشه گشته تمامی پیکرم
از ضرب کعب نی بدنم درد می کند
آنقدر ناله کرده ام اندر فراق تو
کز سوز آه من، جگرم درد می کند
با نیزه میزدند، به پهلوی ما پدر
وقت نفس زدن، نفسم درد می کند
از خواب ناز با لگدی گشته ام به پا
از آن لگد پدر، شکمم درد می کند
(لطفا در صورت ادا نشدن حق مطلب و یا در مجالس عادی خوانده نشود)
- یکشنبه
- 3
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 9:54
- نوشته شده توسط
- عادل لاله چینی
- شاعر:
-
عادل لاله چینی
ارسال دیدگاه