اینجا عزیزان! دیده ها تر شود
گلهای زهرا همه پرپر شود
عباس من بی دست و بی سر شود
همین جا کربلاست که دل غرق نواست
اینجا شود از آل هاشم
پامال مرکب جسم قاسم
اینجا علی اکبر ز پا در آید
تیر سپر بر حلقه اصغر آید
در کنار قتلگاه مادر و اید
به دست شکسته
چه در خون نشسته
به گوشش آید تاکه آهم
سینه زند در قتلگاه هم
اینجا قد زینب شود خمیده
بوسه زند بر حنجر بریده
میخورد از کین دخترم کشیده
در این دشت خون بار
شود دیده اش تار
این جا بیفتد پیکر من
شود جدا از تن سر من
*****
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج
- یکشنبه
- 3
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 21:33
- نوشته شده توسط
- هاشمی
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه