سرپرخون بقربان سرتو
بگو بامن چه شدباپیکرتو
ابتا یا حسین بابا حسین جان
ببین باباقدطفلت خمیده
نبودی ازعدوخوردم کشیده
که رگهای گلویت رابریده؟
ابتا یا حسین بابا حسین جان
اگربینی مرادراین شب تار
دوچشم زخمی ات میگرددخونبار
که باشدهردودست من به دیوار
ابتا یا حسین بابا حسین جان
دلم با دیدنت در غم نشسته
پدر هستی تو خسته تر ز خسته
چرا دندان تو چون من شکسته
ابتا یا حسین بابا حسین جان
حرامی ها غمم را دیدن بابا
به من در کوچه ها خندیدن بابا
مرا روی زمین کشیدن بابا
ابتا یا حسین بابا حسین جان
******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج
- چهارشنبه
- 6
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 17:16
- نوشته شده توسط
- هاشمی
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه