خودم دیدم زاسب افتادنت را
روی خاک زمین غلتیدنت را
عزیز مادرم حسین مظلوم
یکی سنگ جفابرابرویت زد
یکی بانیزه اش برپهلویت زد
یکی پنجه زپشت برگیسویت زد
عزیز مادرم حسین مظلوم
دل زهراازاین غصه شکسته
که قاتل برروی سینه نشسته
بمیرم پیکرت ازهم گسسته
عزیز مادرم حسین مظلوم
شرر بر قلب سنگ خاره می زد
سنان بر حنجر صدپاره می زد
ز رگهای تو خون فواره می زد
عزیز مادرم حسین مظلوم
تو بودی زنده و سر را بریدند
حرامیها روی جسمت دویدند
تنت را بین صحرا می کشیدند
عزیز مادرم حسین مظلوم
******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج
- چهارشنبه
- 6
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 19:0
- نوشته شده توسط
- هاشمی
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه