جای طنابِ ببین روی دستام
چیزی به غیر از وصالت نمیخوام
بابا نبودی تو آتیش دویدم
حالا ببین که دیگه سوخته موهام
آه غم هجر تو کرده پیرم
آه ببین دست به دیوار میگیرم
ردّ کبودی روی گونه دارم
بابا برای غم تو می بارم
از بس کتک خوردم از این جماعت
روی تنم جای سالم ندارم
آه شب آخر دیگه بابا
آه منو می بری پیش زهرا
افتادم از روی ناقه تو صحرا
خوابیده بودم روی پای زهرا
با ضرب سیلی من از خواب پریدم
چشمام از اون شب دیگه تاره بابا
آه قدم مثل زهرا خمیده
آه شب رفتن من رسیده
- پنج شنبه
- 7
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 15:31
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر روشن ضمیر
ارسال دیدگاه