• دوشنبه 3 دی 03


شهادت حضرت رقیه (س) -(پیکرش را کشید یک نامرد )

1572

پیکرش را کشید یک نامرد  

سر او را گرفت دستی سرد  

حس غیرت اجین شده با درد 

خواهرش داد میزند برگرد 

حکم او داده شد , برو زینب  

شمر آماده شد , برو زینب 

راه دشمن به خیمه ها وا شد  

سر یک گوشواره دعوا شد  

تا سه ساله غریب و تنها شد  

رد دستی بصورتش جا شد 

این چه رفتار با یتیمان است ؟ 

نزنش بی حیا , مسلمان است ... 

لشکری که گرفت جانش را  

پدرش را برادرانش را  

لشکری که زد عمه جانش را  

لکنت انداخته زبانش را ... 

مثلا یک نفر از آن `زجر” است  

علت لکنت زبان , زجر است 

روی صورت چقدر اثر مانده 

جای انگشتر پدر مانده  

با همان دیدِ مختصر مانده  

خیره چشمان او به سر مانده 

سوخته از سر و کبود از تن ... 

فکر کن دختر خودت اصلاً ... 

بین نامحرمان , زبانم لال  

چشم ها , دختران , زبانم لال  

صدقه , قرص نان , زبانم لال  

حرمله آن میان , زبانم لال 

ساقیِ شاه را نیازارد ...  

غیرت الله را نیازارد ... 

شاعر :حمیدرضا محسنات

  • شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:34
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران