• دوشنبه 3 دی 03


ورود به محرم -(فهمیدم از دور و برم، آمد محرّم)

484
1

فهمیدم از دور و برم، آمد محرّم
لبریز شد چشم ترم، آمد محرّم

در کنج هیئت ها علَم را تکیه دادند
با إذن شاه با کرم، آمد محرّم

مثلِ لهوف و مقتل إبن مقرّم
سر تا به پا شعله ورم، آمد محرّم

کنج حسینیه؛حسن(ع) سینه زد و گفت
دیدی چه آمد بر سرم، آمد محرّم

فطرس خبر آورده که امشب نوشته-
جبریل بر بال و پرم...آمد محرّم

پیراهنم مشکی شده! چون همزمان با-
تعویض ِ پرچم در حرم آمد محرّم

میخواست از من دور باشد شرّ شیطان
دلواپسم شد مادرم، آمد محرّم

جان میدهم در آیه هایِ سورۂ کهف
آتش گرفته حنجرم، آمد محرّم! 

رخت عزا پوشید زینب(س)! گفت با اشک...
خون گریه کن ای معجرم! آمد محرم!

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:0
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران