همه هستی به ثنای تو زبان است، حسین
باز وصف تو فراتر ز بیان است، حسین
همه اوصاف تو گفتند و شنیدند ولی
این عیان است که قدر تو نهان است، حسین
مرده آن نیست که بهر تو گذشت از تن و جان
مرده آن است که فکر تن و جان است، حسین
بی زبان کودک شش ماههء خکشیده لبت
بهر هر ملت مظلوم زبان است، حسین
خط سبزی که شد از خون علی اکبر، سرخ
خط آزادگی نسل جوان است، حسین
خون یاران تو از پیکر ما، در پیکار
پیش رگبار بلا در فوران است، حسین
می توان یافت خدای دو جهان را به دلی
که به تیر غم عشق تو نشان است، حسین
گر امان نامه دهد خلق جهان را نه عجب
آنکه را از تو به کف خطّ امان است، حسین
شادی هر دو جهان را به غمت نفروشیم
که در این بیع و شرا سخت زیان است، حسین
شود از یک نگهش آتش دوزخ خاموش
دیده ای کز غم تو اشک فشان است، حسین
تا ابد هست چراغ ره انسانیت
سر پاک تو که بالای سنان است، حسین
- یکشنبه
- 10
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 11:41
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه