عمر آن است که در پای غمت می گذرد
حیف از آن عمر که دور از حرمت می گذرد
از هیاهوی جهان فاصله داریم اینجا
اثر اشک دل یک دله داریم اینجا
دم به دم در دل من مهر تو روز افزون است
هر چه جز عشق تو از حوصله ام بیرون است
به دل سوخته ام بال محرم دادی
همه ی سال مرا حال محرم دادی
برکت روضه ی تان حال دل ما خوب است
بر خلاف همه احوال دل ما خوب است
با همین نوکری ساده بلندم کردی
اشک از چشم نیافتاده بلندم کردی
سوخت از عمر هر آن لحظه که بی یاد تو رفت
آه و افسوس بر آن لحظه که بی یاد تو رفت
- یکشنبه
- 10
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 14:36
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
حسن کردی
ارسال دیدگاه