سلام اهل آسمان و خَلقِ عالَمِین
به تو که بوده ای به فاطمه تو نور عِین
امام کائنات و فخر عرش و کبریا
تجلّیِ خدا،عزیز زینب وحسین
امامُ المُتّقین،یا زین العابدین...
به زَهرِ کینه گشته جانَت از جفا فدا
چه گویم از مَصائب و غریبیِ شما
شهادتت شده رهایی از غمی عظیم
به یاد ماجرای جانگداز کربلا
امامُ المُتّقین،یا زین العابدین...
تو دیده ای جنایت و هُجوم اشقیا
پس از شهادت حسین به سمت خیمه ها
زنان و کودکان و تازیانه عدو
سرِ بریده پدر به روی نیزه ها
امامُ المُتّقین،یا زین العابدین...
پس از پدر به کوفه و به شامِ پر بلا
رسانده ای پیامِ انقلابِ کربلا
پیامِ کربلا جدالِ با ستمگر است
وَ حفظِ دین که این بُوَد چراغِ راهِ ما
امامُ المُتّقین،یا زین العابدین...
در این سیاهیِ عَجیبِ غفلت و گناه
صحیفه تو نور بندگی به ما دهد
قدم زدن به وادیِ اطاعت از شما
به اِذنِ حق،دوباره زندگی به ما دهد
امامُ المُتّقین،یا زین العابدین...
- دوشنبه
- 11
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 9:51
- نوشته شده توسط
- TzwSVsOw
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه