• شنبه 3 آذر 03


نوحه داغ پدر فکنده از پا مرا-سید فضل الله قدسی

815
1

شاعر: سید فضل الله قدسی

گوشواره‌ی نوحه:
« داغ پدر فکنده از پا مرا
که می‌برد محضر بابا مرا
وای وای_وای وای»

**********

من و هراس شب پر واهمه
شِکوه برم به جده‌ام فاطمه
عمه که گم کرده به صحرا مرا؟
که می‌برد محضر بابا مرا؟

شام غریبان و شب سیاه است
نعش پدر خفته به قتلگاه است
راه نشان دهید از اینجا مرا
که می‌برد محضر بابا مرا؟

عمه دگر جان به لبم رسیده
صبر ز غم ردا به تن دریده
دور کن از این شب یلدا مرا
و یا ببر محضر بابا مرا

خار مغیلان و پیاده در شب
دربدری و داغ عمه زینب
که می‌کند ز دشت پیدا مرا
که می‌برد محضر بابا مرا

دلهره دارم از شب و بیابان
از تن بی سر چه خبر پدر جان
گرگ اجل مکن تماشا مرا
یا که ببر به نزد بابا مرا

عمه میا در این شب پر خطر
بر کف مرگ خود نهاده‌ام سر
ببر از این بادیه فردا مرا
دفن کنیدم بر بابا مرا


  • دوشنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 15:54
  • نوشته شده توسط
  • انجمن هنر و ادبیات آیینی افغانستان

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 2.54 MB
تعداد بازپخش 15
تاریخ بارگذاری جمعه 24 مرداد 1399 09:41

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران