امان از این عزا،چه شوری شد به پا
مدینه گشته چون کرببلا
عقیله زار و مضطر،رسیده بی برادر
بگوید دیده گریان
حسین جانم حسین جان...
مدینه کن سؤال از آن رأسِ جدا
از آن لحظه که رفت بر نیزه ها
چه غوغایی به پا شد،سرِ قرآن جدا شد
به کام خشک و عطشان
حسین جانم حسین جان...
برای حفظ دین چه جانها شد فدا
به دشت پر غم کرببلا
خوشا راه سعادت،خوشا شور شهادت
به اخلاص و به ایمان
حسین جانم حسین جان...
- چهارشنبه
- 13
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 11:37
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه