سرداروسقایم میرحرم پاشو
ببین زمین خورده بی تو علم پاشو
از خاک این صحرا یاور من برخیز
تو یک تنه هستی لشکر من،برخیز
نگه کن عباسم به حال زار من
با رفتنت خورده گره به کار من
از ضربه ی آهن دیدم گل یاسم
مغز سرت ریخته رو شونه عباسم
به اشک چشمانم یه عده می خندن
بعد تو دستای زینبو می بندن
ای یاروغمخوارم پاشو علمدارم
به فکر دردانه بر سر بازارم
******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج
- جمعه
- 15
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 13:27
- نوشته شده توسط
- هاشمی
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه