• دوشنبه 3 دی 03

 رضا رسول زاده

متن شعر غزل حضرت رقیه سلام الله علیها -(سَرَت به دامَنِ این شاهزاده افتاده)

569

سَرَت به دامَنِ این شاهزاده افتاده
به دَستِ پیرِ خَرابات، باده افتاده
.
کُنون که نوبَتِ من شُد پدَر، دو دَستانم
کنارِ راسِ تو بی استفاده افتاده
.
بیا سُوال مَکُن گوشواره ام چه شده
خیال کن که شَبی بِینِ جاده افتاده
.
بِگو تَرَک تَرَکِ زَخمِ صورَتَت از چیست؟
مَگو به من که کَمی خَطِّ ساده افتاده!
.
زِ چرخ شِکوِه کُنم... چون به سارِبان گُفتم:
که زیرِ پای سَواره پیاده افتاده...
.
جَواب داد: که ساکِت شو خارِجی! به رُخَم...
...ببین که نَقشِ دو دَستِ گُشاده افتاده
.
شَبیهِ مادَرَت اَوَّل شَهیده ام بابا؟
گَمان کُنَم به دِلِ خانواده افتاده...
.

  • جمعه
  • 15
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 16:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران