به زخم اهل فتنه خورده نمک
یزیدِ بی حَیا رفته به دَرَک
ندارم توو کُفرش یک لحظه هم شک
یزیدِ بی حیا رفته به دَرَک
زَجرِ او در دوزخ،لحظه به لحظه افزون
لعنت خدا بر،اون بی حیای ملعون
لعن الله یزید...
حرامیِ بِیتِ معاویه مُرده
به جز لعنت توشه با خود نبرده
شراب عمری با حِقد و کینه خورده
به جز لعنت توشه با خود نبرده
هر چه گویم من از،شَرارَتَش کم گفتم
نام او را بُردم،بُردم وَ بَرآشُفتم
لعن الله یزید...
یزیدی ها امروزم پُر تلاشند
پِیِ جنگِ با دین و راهِ مولا
خوشا رزمندگان کربلایی
خوشا سربازانِ فرزند زهرا
ما که با ولایت،در خطّ کربلاییم
خَصم اسرائیل و،رژیمِ آمریکاییم
لعن الله یزید...
- شنبه
- 16
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 10:11
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه