بند اول:
وقتی که من مریض میشم، عیادتم میاد حسین
پیش حسن عزیز میشم، وقتی میگم زیاد حسین
نمی دونی اسم حسین، چه اشک و سوزی میاره
سالی یه بار زیارتش، وسعت روزی میاره
(ارباب حسین جانم حسین)
بند دوم:
زندگیمو با تو توی ، مسیر عزت میبرم
هم میمیرم از غمت هم، یه دنیا لذت میبرم
خیلی بهم لطف میکنی، خیلی باهات حال میکنم
میگم حسین فاطمه و ، علی رو خوشحال میکنم
(ارباب حسین جانم حسین)
بند سوم:
به هرکی جز تو رو زدم، دوا نشد دردی ازم
تو ولی به یه نیم نگات، دفع بلا کردی ازم
عشق و محبت توئه، دلیل حال خوب من
خیلی دوست دارم حسین، تو هم اینو بگو به من
(ارباب حسین جانم حسین)
- شنبه
- 16
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 11:7
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مظاهر کثیری نژاد
ارسال دیدگاه