بند اول:
من یه هوا میخوام که به سرم بسازه
خدا الهی که برام حرم بسازه
برای من اگه نشد اقلا ای کاش
یه کربلا برای مادرم بسازه
کربلا کربلا، چقده تنگ هوای تو هستم
کربلا کربلا، اسمت همینجوری میکنه مستم
کربلا کربلا، آرزومه برسه به تو دستم، کربلا
(من لی سواک اباعبدالله انی هواک اباعبدالله)
بند دوم:
الهی یک روز برسم محضرت آقا
کبوترم میخوام بشم پرپرت آقا
یه حسی میگه به من آخرش میذاری
دست منو تو دستای اکبرت آقا
ثارالله ثارالله، خیلی هواییِ پایینِ پاتم
ثارالله ثارالله، کشته ی اون آخرین نفساتم
ثارالله ثارالله، آخرم عشق تو میده نجاتم، ثارالله
(من لی سواک اباعبدالله انی هواک اباعبدالله)
بند سوم:
دلم میخواد برای حنجرت بمیرم
برای پیکرت برا سرت بمیرم
دلم میخواد بیام کنار قتلگاهت
برای ضجه های مادرت بمیرم
واویلا واویلا، خاکیه چادر مادرت آقا
واویلا واویلا، خونی شده صورت و سرت آقا
واویلا واویلا، دویدن اسبا رو پیکرت آقا
(من لی سواک اباعبدالله انی هواک اباعبدالله)
- شنبه
- 16
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 11:11
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مظاهر کثیری نژاد
ارسال دیدگاه