کجایی ای خواهر من،ببین که چشم انتظارم
عزیز زهرا و حیدر،تو هستی دار و ندارم
کجایی ببینی من غریبم
نگاهِ تو می باشد طبیبم
نشسته به لب اَمَ یُّجیبم
ای مظلومه یا معصومه...
اَلا ای آنکه تو نورِ،مَهِ کَشّافُ الکُروبی
شِنیدم در شهر قم شد،زِ تو اِستقبالِ خوبی
رسد جان ز درد و غصه بر لب
چه غم ها شده وارد به مکتب
امان از دل محزون زینب
ای مظلومه یا معصومه...
به عمه ی ما به کوفه،چه درد و غم ها رسیده
به همراه دیگران دید،به نیزه رأسِ بریده
صدا زد اَلا ای بیکرانه
نظر کن تو اِی ماهِ یگانه
عدو زد مرا با تازیانه
یا ثارَالله یابن الزّهرا...
- یکشنبه
- 17
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 8:51
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه