گرچه دلم خون و بُوَد دو چشمم تر
گویم اذان بر تو ای دخت پیغمبر
اگرچه غمناک است بانگ ستم سوزم
نهیِ زِ مُنکَر هاست اذان هر روزم
واویلا واویلا...یازهرا یازهرا...
به مَأذنه امروز باسوز و با آوا
اذان بگویم تا عدو شود رسوا
اذان ما امروز تیغ نبرد ماست
شاهد رنج ما،گواه درد ماست
واویلا واویلا...یازهرا یازهرا...
به مَأذنه گویم به ناله ای پر آه
که اَشهدُ اَنَّ علی ولیُّ الله
ای مردم عالم دل غرق محنت شد
زهرا فدایی راه ولایت شد
واویلا واویلا...یازهرا یازهرا...
- یکشنبه
- 17
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 10:13
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه