میریزه گریه هام روی گونم
داری میری عزیزم جوونم
غمه ندیدنت داره میشه
بلای جونم
جلو چشم من، راه برو علی
بذار نگام به قامتت باشه
راه برو علی
که عقده های تو گلوم واشه
راه برو علی
دلم با رفتن تو میپاشه
میخوای که نصفه جون بشم،،برو
میخوای کی بی جوون بشم..برو
میخوای اسیرشون بشم...برو
میخوای بی پهلوون بشم..برو
بند دوم
باپای نیمه جون میدویدم
خودم رو رو زمین میکشیدم
تموم عمرو زندگیمو با
چه حالی دیدم
افتادی و روی پیکرت
داره میریزه لشکر گرگا
روی پیکرت
نمونده جای سالمی حتی
روی پیکرت
با گریه بوسه میزنم بابا
چیکار کنم نگام کنی ...بابا
چی میشه باز صدام کنی ...بابا
دلت میاد رهام کنی...بابا
میخوای که جون فدام کنی..بابا
بندسوم
نمیتونم تورو جا بذارم
میخوام پاشم ولی نا ندارم
برای بردنت باید برم
عبا بیارم
عزیزم داغت سخته واسه من
اگه ببینمت که بی جونی
سخته واسه من
میخوای بگی بابا نمیتونی
سخته واسه من
که میوه ی دلم پر ازخونی
غمت دلیل مردنه...منه
دلیل غصه خوردنه...منه
شکستنت شکستنه ...منه
سرت هنوز رو دامنه...منه
اجرا
حلقه ادبی ریان
- پنج شنبه
- 21
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 13:16
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عالیه رجبی
ارسال دیدگاه